آریو برزنآریو برزن، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

برای دردانه ام...

روز مرد

همسر مهربان من فرهادم : چشمامو میبندم، رویاتو میبینم دستاتو میگیرم، پای تو میشینم همین که هستی باش واسم یه دنیایی دنیا تو دستامه وقتی تو اینجایی روزت مبارک تکیه گاه من   - - - - - - - - * * * * - - - - - - - - مرد کوچولوی دوست داشتنی من آریوبرزنم: کاینات بی تو چیزی کم داشته و من شاید از همه به حضورت و همراهیت نیازمند ترم شکر که هستی روزت مبارک امید زندگیم ...
3 خرداد 1392

اولین روز مادر و تو در کنارم

  امروز روز مادر هست و امسال اولین سالیه که من مادرم....خیلی خوشحالم ممنونم گل پسرم, آریوبرزنم, که بهترین حس دنیا رو به من دادی  مادر شدن سخت ترین و سنگین ترین مسئولیته دنیاست ولی زیباترین و لذت بخش ترین حس دنیام هست... مادر که باشی، کوچک میشوی تنها برای یک لبخند ساده، برای یک بازی کودکانه لبخندت میشود آینه ی طفلی که هر روزش با نگاه به تو آغاز میشود...     مادرانه:  تا عشق آمد دردم آسان شد،خدا را شکر! مادر شدم او پاره ی جان شد،خدا را شکر  شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من لبخند زد جانم غزلخوان شد،خدا را شکر من باغبان تازه کاری بودم اما او یک غنچه زیب...
11 ارديبهشت 1392

تعطیلات نوروز 92

  سلام عزیزم امروز اومدم از تعطیلات نوروز امسالمون برات بنویسم...اول ازهمه باید بگم حسابی خوش سفری ...امسال بعد از تحویل سال و دیدو بازدید همون روز ...روز اول فروردین به همراه عمه مهرنازو عمه مژده اینا رفتیم پیک نیک  سمت جاده چالوس و بعد از سد کرج و آسارا اونجا ناهار خوردیمو عصری برگشتیم خونه ی عمه مهرنازینا...فردای اونروزم رفتیم قم تا سری به مامانبزرگ و دایی هاو خاله ی من بزنیم... اونجا آش دندونیه محمد رضا پسر داییمو خوردیمو برگشتیم سمت کرج شب خونه ی عمه مژده دعوت بودیم...فردا طرفای ظهر به همراه خاله گلریز راهیه گیلان شدیم...آخه میخواستیم بریم مازندران اما جاده چالوس یه طرفه شده بود واسه همین بابا فرهاد ما رو از سمت گیلان ب...
2 ارديبهشت 1392
1